مطالعات فرهنگ مجازی

ساخت وبلاگ
برای درک بهتر مفهوم نوستالژی ابتدا به تاریخچه ابداع این مفهوم و سیر تطور معنایی آن در گفتمان‌های پزشکی، روان‌شناسی و اجتماعی و فرهنگی می‌پردازم.حس اشتیاق برای خانه در آثار ادبی قهرمان محور همواره وجود داشته است اما مشخصاً اصطلاح نوستالژی توسط هوفر (1688) ابداع شد. نوستالژی از دو کلمه یونانی تشکیل شده است: nostos، بازگشت به سرزمین مادری و algos، درد یا رنج؛ بنابراین، دلتنگی دردی است که فرد با تمایل به بازگشت به خانه تجربه می‌کند. هوفر در پایان‌نامه خود بر اساس چند مصاحبه با سربازان سوئیسی در ارتش فرانسه به این نتیجه رسید که نوستالژی یک بیماری عصبی یا پزشکی است که علائمی مانند ناتوانی عاطفی - از ناامیدی تا گریه - بی‌اشتهایی و افکار خودکشی را نشان می‌دهد. این معنای جدید برای بیش از 100 سال ادامه داشت. یکی از دلایل تداوم شهرت منفی نوستالژی، همین پزشکی سازی آن توسط هوفر و نسل‌های بعدی پزشکان و روان‌پزشکان بود. در قرن نوزدهم، نوستالژی به‌عنوان یک اختلال روان‌پزشکی که نشانه غم، اضطراب، ضعف، از دست دادن اشتها، بی‌خوابی و تب بود، در نظر گرفته می‌شد. در قرن بیستم، نظریه‌پردازی روان پویشی نیز نوستالژی را یک بیماری بالینی می‌دانست و آن را به‌طور متفاوتی به‌عنوان یک وضعیت ذهنی وسواسی، یک اختلال سرکوبگر اجباری پیشنهاد کرد. در اواخر قرن بیستم، نوستالژی هنوز به‌عنوان یک رنج نامطلوب در نظر گرفته می‌شد که محدود به جمعیت معدودی (به‌جای به حاشیه رانده‌شده) مانند دانشجویان سال اول شبانه‌روزی یا دانشگاه، دریانوردان، مهاجران و سربازان بود. این درواقع به‌اشتباه، ادغام مفهومی آن با دلتنگی برای خانه (homesick) بود. در فرایند انتقال جامعه سنتی به یک جامعه مدرن نوستالژی مفهوم فرهنگی، اجتماعی و سیاسی پید مطالعات فرهنگ مجازی...ادامه مطلب
ما را در سایت مطالعات فرهنگ مجازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cyber-bavali بازدید : 49 تاريخ : شنبه 10 دی 1401 ساعت: 20:23

همه‌گیری بیماری کوید 19 از اواخر سال 2019 تا پایان سال 2021 اکثر جمعیت جهان را در معرض شرایط بی‌سابقه‌ای قرار داد، مانند اعمال قرنطینه های سرتاسری، خطرات مربوط به‌سلامتی و بیماری، انزوای اجتماعی و آسیب‌های اقتصادی. این شرایط پیامدهای مهمی در سطوح مختلف داشت و باعث تغییرات عمده‌ای در زندگی حرفه‌ای و روزمره افراد شد که دامنه برخی از این تغییرات تا به امروز نیز رسیده است. برای مثال قرنطینه عمومی و الزام فاصله‌گذاری اجتماعی منجر به کاهش سطح ارتباطات اجتماعی، کاهش دسترسی به تفریحات عمومی و تغییر محیط کاری و برای برخی کاهش درآمدها شد.از طرف دیگر این ‌همه‌گیری به‌صورت یک وضعیت اضطراری هم‌تراز با بلایای طبیعی و حوادث عظیم انسانی نظیر زلزله، سیل و یا جنگ، در نظر گرفته شد که مانند هر شرایط اضطراری احساسات به‌عنوان نیروی محرکه آن عمل می‌کند و بسیاری از افراد را در سطح عاطفی با احساساتی قوی مانند ترس، نگرانی، استرس، اضطراب و افسردگی درگیر می‌کند. بسیاری از مطالعات، در زمینه‌های جغرافیایی مختلف، شواهد تجربی را در حمایت از این طیف عاطفی خاص در دوران همه‌گیری کرونا نشان دادند. (Marzana، 2021). گرچه تحولات همه‌گیر مانند تمام پدیده‌ها به‌طور متفاوتی تجربه می‌شود؛ اما معمولاً در ابتدای پیدایش هر بیماری جدید از یک‌سو به دلیل نبود درمان‌های خاص، کارآمد و مؤثر و از سوی دیگر به دلیل زیر سؤال بردن پی‌درپی اطلاعات موجود در مورد هر جنبه‌ای از این بیماری، افراد مستعد ابتلا به اختلال‌های روانی خواهند بود. در مورد کرونا، این امر در کنار پیامدهای دیگری که در بالا ذکر شد تأثیری مضاعف و قوی‌تر بر احساسات فردی و جمعی داشت.در ادامه یادداشت سعی می‌کنم با ذکر مواردی از تجربه شخصی خودم به نقش فضای مجازی در این مطالعات فرهنگ مجازی...ادامه مطلب
ما را در سایت مطالعات فرهنگ مجازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cyber-bavali بازدید : 46 تاريخ : شنبه 10 دی 1401 ساعت: 20:23

مفهوم‌سازی‌های مطرح‌شده درباره هویت از سوژه یکپارچه مدرن تا سوژه مرکز زدایی شده پسامدرن را در برمی‌گیرد. در تعاریف متأخر از هویت مفاهیم شباهت، تفاوت و وجود منابعی برای «ساخت» هویت مفروض گرفته می‌شود، همانند دیگران بود در گروه خود (ما) و همانند خود بودن در طول زمان (من) و با بیانی دیگر تفاوت من و ما با دیگران. گیدنز هویت را نه ویژگی‌هایی که باید به دست بیاوریم بلکه شیوه اندیشیدن ما درباره خودمان می‌داند و آن را به‌مثابه یک پروژه توصیف می‌کند یعنی هویت ساخته ما و همواره در فرایند و حرکت است. منابعی که ما می‌توانیم برای پروژه هویت فراهم کنیم نیز به لحاظ تاریخی و فرهنگی متفاوت هستند. (بارکر، 1394)عضویت در یک گروه، آگاهی از آن و احساس تعلق به آن گروه همواره بخش مهمی از فرایند هویت‌یابی بوده است. با توجه به این امر الگوهای ارتباطات در طول تاریخ عامل مهمی در ایجاد انواع متفاوتی از هویت بوده‌اند. همچنین رسانه‌های متفاوت امکان در دسترس قرار دادن منابع فرهنگی متفاوتی را برای ساخت هویت فراهم کرده‌اند. رسانه‌های چاپی نقش مهمی در ایجاد حس مدرن هویت ملی در اروپا داشته‌اند. رسانه‌های جمعی نیز طیف وسیع‌تری از بازنمایی‌ها و تخیل هویت‌ها را ممکن کردند و امروزه در عصر اینترنت گستردگی و تنوع منابع هویت‌ساز افزایش چشمگیری داشته است و منجر به پدیده سیالیت هویت‌ها گشته است.تعامل و تخیل دو عامل مهم ساخت هویت‌ها هستند. زیرا می‌توانند احساس تعلق ایجاد کنند. ما در زندگی روزمره خود با بسیاری از اجتماعات تعامل داریم و وجود آن‌ها را به‌طور ملموس و مستقیم حس می‌کنیم و خودمان را از این طریق بدان گروه متعلق میدانیم اما علاوه بر این اجتماعاتی نیز وجود دارد که بلافاصله ملموس و قابل‌دسترس نیستند و از طریق نیروی مطالعات فرهنگ مجازی...ادامه مطلب
ما را در سایت مطالعات فرهنگ مجازی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cyber-bavali بازدید : 50 تاريخ : شنبه 10 دی 1401 ساعت: 20:23